سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جایگاه محتوا در برندسازی

هر چیزی را می توان تصویرسازی کرد به شرط آنکه تخصص این کار را داشته باشید. نکته مهم در تصویرسازی لزوم ایجاد تصویر مثبت و مناسب از یک برند است.

تصویری که دوست داریم، زمانی که نام برند ما برده می شود در ذهن مخاطب و مشتری ایجاد شود. این را هم بدانید که شخصیت سازی و تصویرسازی برند شما باید مناسب با استراتژی بازاریابی تان باشد تا باعث پیشرفت تان گردد.

آن زمان که مشتری خود به طور مستقیم با برند تعامل داشته و آن را تجربه نموده یا غیرمستقیم و از طریق انواع روش های ارتباطی ترویجی و تبلیغی در معرض پیام های برند قرار گرفته و یا حتی اطلاعاتی که از توصیه کلامی دوستان و آشنایان به مخاطب شما رسیده، تصویری را از برند در ذهن او ترسیم می نماید. تمامی این تداعیات، فرای نحوه ایجاد آنها، در دو گروه اصلی عملکردی یا تصویری جای می گیرند که هر یک از این گروه ها تقسیمات فرعی دیگری دارند. در حقیقت مجموع تداعیاتی که از عملکرد و تصویرسازی برند در ذهن مشتری نقش گرفته معنای برند نام دارد. دو گروه تداعیاتی که در بالا به آنها اشاره شد بنیان های اولیه جایگاه یابی برند و وجوه تمایز و تشابه برند هستند.

برخی برندها در ذهن مخاطب تصویر ثروتمندی ایجاد می کنند به این ترتیب فرد با خرید محصولات آنها احساس می کند در زمره ثروتمندان قرار گرفته است. ایجاد حس زندگی دوباره، تلاش، تصویرعاطفی، طنز وشوخی و غلبه بر دشمنان از روش های دیگری است که برای یک برند بکار می رود.

اصلی که وجود دارد این است که هر قدر که مشتری به کالا اهمیت می دهد به احساساتی که در استفاده از این محصول عایدش می شود هم اهمیت می دهد. برای عموم مردم مفهوم برندسازی یادآور روش‌های فروش هوشمندانه و سریع محصولات مصرفی و کاملا کارکردی است.

اما تصویرسازی فرصت بیشتری می برد و بعضا سال ها طول می کشد تا تصویر دلخواه ما در مخاطب ایجاد شود. Brand meaning همان دو دسته تداعیاتی ذهنی و نگرش عمیق صرف کننده در خصوص برند شما است. بنابراین با تصویر سازی می توان در ذهن مخاطب به یک برند معنا بخشید.

عوامل موثر در برند سازی:

ضرورت برند سازی تا اندازه ای است که حتی شرکت هایی که سالهاست در این وادی گام برمی دارند و همه ی مردم آنها را می شناسند هم باز بخشی از درآمد خود را صرف این مساله می کنند زیرا باور دارند ذهن مشتری حتی برای لحظه ای رو به رقیب آن ها بر می گردد و در نتیجه فروش آن ها را کاهش داده و در بلند مدت آسیب های جبران ناپذیری را به آن ها وارد می کند.

ایجاد تمایز، ارتباط، ارزش و شناخت محصول، از عامل های تاثیر گذار در برند سازی می باشد.

بازرایابی و تولید محتوای مناسب در جهت حرکت و هدف لازم به قوای آن کسب و کار نیروی بیشتری می بخشد بازاریابی محتوا امروزه از مهم ترین و تاثیر گذارترین روش های بازاریابی است، همچنین یکی از ارکان اصلی بهینه سازی نیز می باشد.

یکپارچگی و هماهنگی گرافیکی در تمام عناصر بصری باعث می شود تا جایگاه و تصویر برند ذهن مخاطبان تقویت شود، بدین شکل که آنها پس از مدتی، حتی با شندیدن نام برند خاصی، تصویر، رنگ ها، المان های گرافیکی به صورت ناخودآگاه در ذهن مخاطبان تداعی می شود. با استفاده از روانشناسی رنگ ها و شناخت تاثیر آنها در مخاطب طرح اختصاصی برای برند خود طراحی کنید. برای مثال یک برند موفقی مانند کوکاکولا با استفاده از این ویژگی ها کاری کرده است که سالهای سال است وقتی از نوشابه حرف می زنیم ناخودآگاه به یاد شکل و شمایل و رنگ های کوکالا می افتیم. و یا وقتی از محصولات ورزشی سخن به میان می آید به طور پیش فرض در ذهن مان، نایک و آدیداس تداعی می شود. بنابراین توجه به گرافیک جذاب و تبلیغات نوآورانه می تواند ذهن مخاطب را برای پذیرش برند و ایجاد ارتباط حسی و عاطفی با آن کاملا آماده کند.

مزایای برند سازی:

برندینگ موفق داخلی باعث ارتقای ارزش ویژه برند، تمرکز بر روی مشتری و نهایتا ارزش سهامدار می‌شود.

حفظ مشتریان و مخاطبان خاص که به تبع آن تداوم در بازار اقتصادی را به همراه خواهد داشت از مزیت های اصلی در بحث برند سازی می باشد. به گونه ای که نام برند همیشه بر سر زبان ها در سطح جامعه بماند. بنابراین می توان گفتت عداد مشتریان وفا دار را افزایش می دهد.

داشتن یک نام تجاری که برند سازی شده است خود دلیل اعتبار برای شرکت ها می باشد. با برندسازی فاصله با مخاطب به حداقل می رسد بصورتی که پیام و شعار ها به خوبی در بین مخاطبان انتقال خواهد یافت. و مخاطب راحت تر می تواند ارتباط احساسی برقرار نماید.

چند نکته را مد نظر داشته باشید:

ساخت نام تجاری از طریق محتوا به معنای تولید محتوای تبلیغاتی نیست.

در درجه اول باید بین محتوای تبلیغاتی (Branded content) و ساخت نام تجاری با استفاده از محتوا (Branding with content) تمایز قائل شد. تعاریف مختلفی برای محتوای تبلیغاتی وجود دارد اما ساده‏ترین آنها این است: «هر نوع محتوایی که به‌عنوان جایگزینی برای رسانه‏های تبلیغاتی سنتی مورد استفاده قرار می‏گیرد». این محتوا می‏تواند در اشکال‏ مختلفی تولید شود اما رایج‏ترین آنها مقاله تبلیغاتی (Advertorial)، جانمایی محصول (محتواهای صوتی و تصویری که در آنها به‌طور ضمنی به یک محصول تجاری اشاره می‏شود) و پست‏های اسپانسردار (پست‏های تبلیغاتی که در ازای دریافت مبلغی از تولیدکنندگان، در سایت‏ها و وبلاگ‏های دیگر منتشر می‏شود) هستند.

جو پولیزی  (Joe Pulizzi)مدیر موسسه بازاریابی محتوا (CMI) دیدگاهی انتقادی در مورد محتواهای تبلیغاتی و به‌ویژه نحوه به‌کارگیری آنها توسط نام‏های تجاری بزرگ دارد: «محتوای تبلیغاتی بازاریابی محتوا را بدنام کرده است. این نوع محتواها صرفا کلماتی هستند که توسط رسانه‏های پولی، مجریان تبلیغات و برنامه‏ریزان رسانه‏ها تولید می‏شوند و ارتباطی با ایده اصلی بازاریابی محتوا ندارند». درحالی‌که تمام محتوای تولید شده توسط کسب‌وکارها به نوعی رنگ و بوی نام تجاری آنها را به خود می‏گیرند، این فرآیند باید به قدری ظریف و ماهرانه انجام شود که نباید محتوا را از پیام اصلی آن (ارائه اطلاعات کاربردی و ارزشمند به مخاطب) دور کند.

توجه به مخاطبان‏تان شما را متمایز خواهد کرد.

محتوا به دو شکل قابل تولید است: با استفاده از مدل ذهنی جذب بازدیدکننده، لینک و اشتراک‏گذاری (و نهایتا فروش) یا با مدل ذهنی کمک کردن به مخاطب. برای اینکه محتوای شما واقعا بتواند به مخاطبان‏تان کمک کند، باید برآورده‏کننده نیازها، علائق و مشکلات آنها باشد. براساس گفته سث گودین (Seth Godin)، بهترین راه برای کمک کردن به مخاطبان‏تان از طریق محتوا این است که فضا و فرهنگی از توجه به مخاطبان را ایجاد کنید. او معتقد است: «نام تجاری نمی‏تواند به آدم‏ها توجه نشان دهد، بلکه این خود آدم‏ها هستند که می‏توانند به یکدیگر توجه نشان بدهند. پس اگر در سازمان شما فردی – که لزوما ممکن است مدیرعامل نباشد – تصمیم بگیرد فضایی را ایجاد کند که در آن به افراد توجه نشان داده می‏شود، مخاطبان نیز شروع به توجه به نام تجاری می‏کنند.